اگر جایی در متنی قطعهای هست که گویشورانِ زبانِ اصلی را با مسئلۀ تفسیری مشروعی مواجه میکند، مترجم باید تلاش کند که درصورتِ امکان، خوانندۀ نسخۀ خودش را با همان مسئلۀ تفسیری مواجه کند و نسخهای تولید نکند که این مسائل را در نظر خودش حلوفصل میکند.[۱]
گفتهی فوق از پیتر لانگ و راجر وایت، مترجمانِ کتابِ نوشتههای پس از مرگ منتشرشدهٔ[۲] ریاضیدان و فیلسوف آلمانی گوتلب فرگه1 (۱۹۲۵-۱۸۴۸) (از این پس، نوشتهها) بیانگرِ شرطِ کفایتی بهنظر مناقشهناپذیر است برای هر ترجمۀ فلسفی مقبول. این اصل، که ایشان از آن با عنوانِ «بیطرفیِ تفسیری»2 یاد میکنند، بیانی است از این ایدۀ کلّی که مترجمِ اثری فلسفی شارح آن نیست. او، در مقامِ مترجم، نباید به حلوفصل مناقشاتِ تفسیری برخاسته از متن، از راهِ برگزیدنِ معادلهایی خاص برای عبارات یا جملات اثر اصلی، بپردازد.
باوجود معقولیت و مقبولیتِ اصلِ بیطرفیِ تفسیری در حالت کلّی، توسل لانگ و وایت به آن در توجیه تصمیمشان در برگزیدنِ معادلهایی برای فعلِ «bedeuten»، اسمِ «Bedeutung»، و مشتقاتِ آنها بلافاصله با مخالفتِ دیوید بل و به بحثی میانِ او و مترجمانِ نوشتهها انجامید.[۳]
لانگ و وایت در مقدمهشان بر ترجمهٔ نوشتهها این تصمیم را چنین بیان میکنند:
… ما با برگرداندنِ «bedeuten» و «Bedeutung» به «mean» و «meaning» راه خود را از تمامِ مترجمانِ انگلیسیِ پیشینِ فرگه جدا کردهایم. […] به همین ترتیب، مشتقاتِ آنها مانندِ «bedeutungsvoll» و «gleichbedeutend» را به «meaningful» و «having the same meaning» برگرداندهایم.[۴]
بل اما این تصمیم را اکیداً نادرست میداند.
هدفِ این یادداشت، که در دو پاره منتشر میشود، ارائۀ گزارشی است از مشکلِ ترجمۀ این واژه در آثار فرگه و استدلالهای اقامهشده از سوی طرفین نزاع در بحثِ میانِ بل و مترجمانِ نوشتهها. برای این منظور، در پارۀ نخست، پس از تقریرِ اجمالی محلِ نزاع و چرایی مشکلساز شدنِ ترجمۀ «Bedeutung» در آثار فرگه (بخش I)،[۵] گزارشی بسیار کوتاه ارائه خواهم داد از رویۀ مترجمان و شارحانِ فرگه در برگرداندنِ «Bedeutung» تا پیش از انتشارِ ترجمۀ لانگ و وایت (بخش II)، و سپس استدلالهای لانگ و وایت در مقدمهشان بر نوشتهها را معرفی خواهم کرد (بخش III). در ادامه در پارهٔ دوم، مروری خواهم داشت به استدلالهای بل برضدِ مترجمانِ نوشتهها و بهنفعِ پیشنهاد ایجابی خودش و پاسخهای لانگ و وایت به او.[۶]
استفادۀ مترجمانِ نوشتهها از معادلِ انگلیسی «meaning» برای «Bedeutung» آلمانی، تاجاییکه به نوشتههای پیش از حوالی سال ۱۸۹۱ فرگه مربوط است، کاری است نه عجیب و نه متفاوت با رویۀ دیگر مترجمانِ انگلیسیِ او. تا پیش از این تاریخ، «Bedeutung» در آثار فرگه کموبیش در همان مفهومِ عادی و روزمرۀ آن بهکار میرفته است، همان چیزی که معمولاً در فارسی با «معنا» و در انگلیسی با «meaning» از آن یاد میکنیم. بنابراین، واژگانِ انتخابیِ لانگ و وایت معادلهای انگلیسیِ طبیعی و استاندارد برای واژههای آلمانی فرگه است، کمااینکه در هر فرهنگ لغتِ آلمانی-انگلیسیِ استانداردی «meaning» بهعنوانِ معادل اصلی برای «Bedeutung» ذکر میشود؛ و این همان معادلی است که فیالمثل، آستین در ترجمهاش از مبانی حساب فرگه (۱۸۸۴)، منتشرشده در سال ۱۹۵۰، بهکار برده است.[۷]
جایی که مترجمانِ نوشتهها راه خود را در ترجمۀ «Bedeutung» از مترجمانِ پیشین جدا کردهاند، و محلِ نزاعِ آنها با دیود بل، در آثاری است که فرگه پس از ۱۸۹۱ نوشته است. در این سال، فرگه در مقالهای[۸] تمایزِ مشهورِ خود را میانِ دو ویژگیِ معناشناختیِ عبارات زبان معرفی میکند، ویژگیهایی که از آنها با الفاظِ آلمانیِ «Sinn» و «Bedeutung» یاد میکند. او سپس در ۱۸۹۲ در مقالۀ کلاسیکی که عنوانش دربردارندۀ این دو عبارت است[۹] به شرح و بسط این تمایز میپردازد.
دشواریِ ترجمۀ «Bedeutung» در آثار منتشرشده در این دوره ریشه در این موضوع دارد که قریببهاتفاقِ مترجمان و شارحان فرگه قائلاند که او با معرفیِ این تمایز «Bedeutung» را دیگر نه در معنای عادی و روزمرهاش، بلکه در معنایی فنی و اصطلاحی بهکار برده است، گرچه این را صریحاً بیان نمیکند. ایشان متفقالقولاند که برگرداندنِ این عبارت به «meaning» در زبانِ انگلیسی رهزن است و به تولید جملاتی میانجامد بهوضوح نادرست؛ جملاتی که بههیچوجه نمیتواند منتقلکنندۀ آرای فرگه دربابِ معناشناسی زبان باشد. لذا باید عبارتی را در انگلیسی معادلِ آن گذاشت که تاحد ممکن به مفهومِ مدنظرِ فرگه از «Bedeutung» در این دوره نزدیک باشد، هرچند آن عبارت، بهلحاظِ زبانی و واژهشناختی، معادلِ انگلیسی درستی برای این واژۀ آلمانی نباشد.
توضیحِ دقیقِ منظورِ فرگه از Bedeutung یک عبارت در این دوره ورایِ هدفِ این یادداشت است. بااینحال، با نگاهی اجمالی به مثالهایی ساده میتوان بهخوبی متوجه دشواری مترجمان در ترجمۀ «Bedeutung» در این دوره شد. از نظرِ فرگه، Bedeutung یک عبارت آن چیزی است که عبارت از آن حکایت میکند، بر آن دلالت میکند، به آن اشاره میکند (برای منظور ما میتوان همهٔ این تعابیر را معادل گرفت). برای مثال، عبارتِ «نویسندۀ گلستان» وصفی معین3 است که بر فردی خاص، سعدی شیرازی، اشاره دارد. بنابراین، این شخص Bedeutung این عبارت است؛ و البته واضح است که همین شخص (سعدی) Bedeutung عبارتهای دیگری نیز است، ازجمله «سرایندۀ بوستان». بنابراین، «نویسندۀ گلستان» و «سرایندۀ بوستان»، از نظرِ فرگۀ متأخر، Bedeutung یکسانی دارند.
حال، اگر «Bedeutung» را در انگلیسی به «meaning» (در فارسی به «معنا») برگردانیم، لاجرم باید بگوییم از نظرِ فرگه «نویسندۀ گلستان» و «سرایندۀ بوستان» (و هر لفظِ مفرد دیگری که به سعدی اشاره میکند) هممعنا (مترادف؟) هستند، حال آنکه بهوضوح چنین نیست. درواقع، انگیزۀ اصلی فرگه از معرفیِ تمایز میان Sinn و Bedeutung ازجمله توضیح این واقعیت بوده است که چنین عبارتهایی، اگرچه بر فرد واحدی اشاره میکنند (Bedeutung یکسانی دارند)، اما مترادف نیستند (Sinn یکسانی ندارند).[۱۰]
اوضاع وخیمتر میشود وقتی توجه میکنیم که فرگه تمایزِ فوق را نهتنها برای الفاظِ مفرد4، بلکه برای تقریباً همۀ عباراتِ معنادارِ زبان معرفی میکند. مشخصاً، او قائل است Bedeutung جملاتِ خبری معنادارِ زبان ارزشِ صدق آنهاست. بنابراین، تمامِ جملاتِ صادق Bedeutung واحدی دارند که صدق5 است و همۀ جملاتِ کاذب هم Bedeutung واحدی دارند که کذب6 است. در اینجا هم، باز با صرفنظر از جزئیات، میبینیم که برگرداندنِ «Bedeutung» به «meaning» (معنا) به نتایجی نامقبول میانجامد. برای مثال، اگر چنین معادلی برگزینیم، باید بگوییم هر دو جملۀ صادقی در زبان، مثلاً دو جملۀ «نویسندۀ گلستان شیرازی است» و «دو بهعلاوۀ دو میشود چهار»، هممعنا/مترادفاند (و هکذا هر دو جملۀ کاذبی در زبان)، چیزی که بهوضوح مهمل بهنظر میرسد.[۱۱]
با این ملاحظات، اکنون میتوانیم بفهمیم چرا تقریباً هیچکدام از مترجمانِ فرگه، شارحانِ او، یا دیگر فیلسوفانی که تا پیش از انتشارِ ترجمۀ لانگ و وایت از نوشتهها در زبانِ انگلیسی به آثار فرگه پرداختهاند «Bedeutung» را در آثار متأخرِ فرگه به «meaning» برنگرداند.[۱۲] نخستین بحث از تمایزِ فرگه میانِ Sinn و Bedeutung در زبان انگلیسی را راسل، در ضمیمۀ معروفِ خود بر اصولِ ریاضیات (۱۹۰۳)، منتشر کرده است. او در اینجا از «indication» بهعنوانِ معادل برای Bedeutung استفاده میکند.[۱۳] یوردان در ترجمۀ خود، با همکاری استچلراث، از حدودِ سی صفحۀ نخستِ اصول پایهای حسابِ فرگه (۱۸۹۳)،[۱۴] آن را به «denotation» برگرداند، انتخابی که فورث هم در ترجمۀ بخشهای بیشتری از این اثر در ۱۹۶۴ از آن تبعیت میکند.[۱۵] در تفسیرِ کارنپ از چیستی رابطۀ Bedeutung نزد فرگه، در کتابِ معنا و ضرورت7 (۱۹۴۸)، این رابطه اساساً از جنسِ رابطۀ نامیدن8 است. لذا او اصطلاحِ فنیِ «nominatum» را بهعنوانِ معادلِ «Bedeutung» معرفی میکند.
با شروعِ جریانِ ترجمۀ گستردۀ آثارِ فرگه به زبانِ انگلیسی بعد از جنگِ جهانیِ دوم، در فاصلۀ یک سال دو ترجمه از مقالۀ ۱۸۹۲ فرگه، که اصطلاحاتِ «Sinn» و «Bedeutung» را در عنوانش دارد، منتشر میشود. ترجمۀ اول از بلَک (۱۹۴۸) است[۱۶] که در آن «Bedeutung» در عنوانِ مقاله به «reference» و در متن گاه به «reference» و گاه به «referent» برگردانده شده است. اما مترجم دوم، فایگل، از پیشنهادِ کارنپ تبعیت میکند و آن را به «nominatum» برمیگرداند. بااینحال، نقطۀ عطفِ اصلی در جا افتادنِ معادلی برای این واژه در زبان انگلیسی انتشارِ اثر بزرگ دامت در ۱۹۷۳ است. او در این اثر برای نخستینبار در زبانِ انگلیسی به شرحِ مبسوط و نظاممندِ آرای فرگه در فلسفۀ زبان میپردازد. او در اینجا از معادلِ «reference» برای «Bedeutung» استفاده میکند و به همان سرعتی که کتابِ او به مرجعی در فرگهشناسی تبدیل میشود، معادلِ او هم در ادبیاتِ ثانویه مربوط به فرگه جا میافتد. درواقع، میتوان گفت که پس از انتشارِ اثرِ دامت، «reference» به معادلِ رایج و استانداردِ «Bedeutung» در بحث از آرای فرگه تبدیل میشود.
بنابراین، بهطور خلاصه، تا پیش از انتشار نوشتهها، ازیکسو، در بعدِ سلبی، اجماع تقریباً کاملی بوده است که «meaning» معادل مناسبی در زبان انگلیسی برای «Bedeutung» در آثار متأخر فرگه نیست. ازسویدیگر، در بعد ایجابی، «reference»، بهخصوص در مکتوبات ثانویه راجع به فرگه، برای این منظور جا افتاده بوده است.
در پسزمینۀ این اجماعِ تقریبی و رویۀ رایج است که لانگ و وایت با انتخابِ «meaning» بهعنوانِ معادلی برای «Bedeutung» در همۀ نوشتههای فرگه، چه پیش از ۱۸۹۱ و چه پس از آن، راه خود را از مترجمانِ پیشین جدا میکنند. ایشان در مقدمهشان بر نوشتهها سه دلیل برای این تصمیمشان بیان میکنند.[۱۹] دو دلیل اول دلایلی زبانی و واژهشناختیاند که نظر به شرحی که در بالا آمد، طبعاً هیچیک از مترجمانِ پیشین و شارحانِ فرگه با آن مخالف نبودهاند: نخست اینکه «meaning» معادل انگلیسی طبیعی و استاندارد برای «Bedeutung» است؛ دوم، معادلهای مختارِ دیگر مترجمانِ فرگه، همچون «reference» و «denotation»، بهلحاظِ واژهشناختی نادرستاند. انتخابِ این معادلها صرفاً بهدلایلِ تفسیری است. آنها بهدلیلِ اتخاذِ تفسیری مشخص از منظورِ فرگه از Bedeutung در نوشتههای متأخرش آن معادل را برگزیدهاند.
اما دلیل سوم کاربستی است از اصل «بیطرفی تفسیری» که در بحثشان با بل آن را به شکلی که در ابتدای این یادداشت نقل شد صورتبندی میکنند. از نظرِ آنها، در صلاحیتِ مترجم نیست که با انتخابِ معادلی خاص در زبانِ انگلیسی از میانِ تفسیرهای مختلف از Bedeutung یکی را به خوانندۀ انگلیسیزبان تحمیل کند. قضاوت دربارۀ منظور فرگه از تمایزِ میانِ Sinn و Bedeutung باید برعهدۀ خواننده گذاشته شود. درست است که همانطورکه در بالا دیدیم، استفاده از معادل استاندارد و طبیعی «meaning» به نتایجی غریب میانجامد، اما این غرابتی است که خوانندۀ آلمانی فرگه هم در خواندنِ آثار او با آن مواجه میشود. فرگه هیچکجا نه تلویحاً و نه تصریحاً توضیح نمیدهد که کاربردِ متأخرش از «Bedeutung» متفاوت است با معنای رایج آن. او ازقضا این واژه را در آثارِ متأخرش بهگونهای بهکار میبرد که گویی دارد اصطلاحی عادی و روزمره را در معنای معمولش بهکار میبرد. تنها باتوجهبه نتایجِ غریبِ آرای فرگه است که خوانندۀ آلمانیزبان میفهمد که او نمیتواند آن را در معنایی عادی بهکار برده باشد و باید معنایی فنی از آن اصطلاح کرده باشد و لذا دستبهکار فهمِ منظورِ فرگه از این واژه در آثارِ متأخرش میشود. حال از نظرِ لانگ و وایت:
اگر کاربردِ متأخرِ او [فرگه] از «bedeuten» و «Bedeutung» در آلمانی غریب است، این غرابت باید در ترجمه به انگلیسی نیز حفظ شود و نه اینکه با ترجمۀ اشتباه رفع و رجوع شود.[۲۰]
بنابراین، از نظر آنها، هر ترجمهای جز «meaning» برای «Bedeutung» نقضِ اصلِ بیطرفی تفسیری و نادرست است.
ادامه در پارهٔ دوم
[۱] نگاه کنید به:
Long, Peter & White, Roger (1980). “On the Translation of Frege’s Bedeutung: A Reply to Dr. Bell,” Analysis 40(4): 196–202, p. 196.
[۲] مشخصاتِ کاملِ این اثر:
Frege, G. (1979) Posthumous Writings, Translated by Peter Long and Roger White, Blackwell.
[۳] مشخصاتِ نقدِ دیوید بل و پاسخِ مترجمانِ نوشتهها از این قرار است:
Bell, David (1980). “On the translation of Frege’s Bedeutung,” Analysis 40(4):191-195.
Long, Peter & White, Roger (1980). “On the Translation of Frege’s Bedeutung: A Reply to Dr. Bell,” Analysis 40(4): 196-202.
[۴] از مقدمهٔ مترجمانِ نوشتهها:
Long, P. & R. White (1979) “Translators’ Preface,’ in G. Frege (1979) Posthumous Writings, p. VI.
[۵] برای سادگی بحث، در ادامه اغلب تنها از اسمِ «Bedeutung» بحث خواهم کرد. اما آنچه گفته میشود را میتوان، با جرحوتعدیلِ لازم، به فعلِ «bedeuten» و دیگر مشتقاتِ این واژهها تعمیم داد.
[۶] بحث و جدلها دربارۀ ترجمۀ این اصطلاح در آثار فرگه تا همین امروز ادامه داشته و ماجرایی دارد بسیار گستردهتر از مناقشۀ میانِ بل و مترجمانِ نوشتهها، که این یادداشت بر آن متمرکز است. برای شرحی مفصل از این ماجرا، بنگرید به:
Beaney, M. (2019), 'Translating ‘Bedeutung’ in Frege’s Writings: A Case Study and Cautionary Tale in the History and Philosophy of Translation', in P. A. Ebert, and M. Rossberg (eds.), Essays on Frege's Basic Laws of Arithmetic, Oxford University Press.
در نوشتنِ این یادداشت، از این مقالۀ مایکل بینی و همچنین یادداشت او در ابتدای مجموعۀ زیر از آثار فرگه بهرۀ بسیار بردهام:
Beaney, M. (1997). ‘Introduction’, in G. Frege (1997), The Frege Reader, edited by M. Beaney, Blackwell, pages 1–46.
[۷] ویراستِ نخست از ترجمهٔ آستین از مبانی حساب فرگه با این مشخصات منتشر شد:
Frege, G. (1884/1950), The Foundations of Arithmetic, Translated by J. L. Austin, Blackwell.
[۸] این مقاله نخستین مقاله از سهمقالهٔ به هم مرتبطی است که فرگه در سالهای ۱۸۹۱ و ۱۸۹۲ منتشر کرد.
Frege, G. (1891), ‘Funktion und Begriff,’ translated as ‘Function and Concept’ by P. Geach.
[۹] این مقاله دومین مقاله از مقالاتِ سهگانهٔ فرگه در سالهای ۱۸۹۱ و ۱۸۹۲ است و میتوان گفت مهمترین مقالهٔ فرگه در فلسفهٔ زبان است.
Frege, G. (1892), ‘Über Sinn und Bedeutung,’ translated as ‘On Sense and Reference’ by M. Black.
[۱۰] از نظرِ فرگه Sinn یک لفظِ مفرد ویژگیای است که آن لفظ به واسطهی آن مرجعاش را برمیگزیند. بنابراین، Sinnهای «نویسندهی گلستان» و «سرایندهی بوستان»، به ترتیب، ویژگیهای نویسندهی کتابِ گلستان بودن و _سرایندهی کتابِ بوستان بودن _است.
[۱۱] از نظرِ فرگه Sinn یک لفظِ مفرد ویژگیای است که آن لفظ بهواسطۀ آن مرجعش را برمیگزیند. بنابراین، Sinnهای «نویسندۀ گلستان» و «سرایندۀ بوستان»، بهترتیب، ویژگیهای نویسندۀ کتابِ گلستان بودن و سرایندۀ کتابِ بوستان بودن است.
[۱۲] یک استثنای مهم در این میانِ مدخلی است که دامت در ۱۹۶۷ در معرفی فلسفۀ فرگه در دایرةالمعارفِ فلسفه منتشر کرد:
Dummett, M. (1967). ‘Frege’s Philosophy’, in Paul Edwards (ed.), The Encyclopedia of Philosophy. pages 7–115.
او اینجا «Bedeutung» را حتی در توضیحِ آثارِ متأخرِ فرگه به «meaning» برمیگرداند. بااینحال، همانطورکه درادامه خواهیم دید، او نیز در اثر اصلی خود در شرح فلسفۀ زبانِ فرگه از این تصمیم عدول میکند. [۱۳] این اثرِ اولیه از راسل را نباید با کتابِ عظیم سهجلدیای که او با همکاری وایتهد نوشت، یعنی پرینکیپیا متمتیکا اشتباه گرفت.
Russell, B. (1903). </i>The Principles of Mathematics</i>, Cambridge University Press, pp. 509-510.
Frege, G. (1915, 1916, 1917). ‘The Fundamental Laws of Arithmetic’, translated by J. Stachelroth and P. E. B. Jourdain, The Monist 25(4):481–94, 26 (2):182–99, 27(1):114–27.
این نخستین ترجمه از متنهای فرگه به زبانِ انگلیسی قبل از سال ۱۹۴۸ است. از بعد از این تاریخ جریانِ ترجمۀ آثار فرگه به انگلیسی شروع میشود. برای شرحی از تاریخچۀ ترجمۀ آثار او به انگلیسی بنگرید به:
Beaney, M. (2019), 'A Brief History of English Translations of Frege’s Writings', in P. A. Ebert, and M. Rossberg (eds), Essays on Frege's Basic Laws of Arithmetic, Oxford University Press.
Frege, G. (1964). The Basic Laws of Arithmetic: exposition of the system, edited and translated by M. Furth, University of California Press.
Frege, G. (1948). “Sense and reference,” translated by M. Black, Philosophical Review, 57 (3):209-230.
Frege, G. (1949). “On Sense and Nominatum,” translated by. H. Feigl, in H. Feigl (ed.), Readings in Philosophical Analysis, Appleton-Century-Crofts. pp. 85-102.
Dummett, M. (1973). Frege: Philosophy of Language, Duckworth.
Long, P. & R. White (1979) “Translators’ Preface,’ in G. Frege (1979) Posthumous Writings, pp. VI-VII.
Long, P. & R. White (1979) “Translators’ Preface,’ in G. Frege (1979) Posthumous Writings, p. VII.
اشتراکگذاری