سول اِی. کریپکی، منطقدان و فیلسوفِ آمریکایی، از تأثیرگذارترین فیلسوفانِ نیمۀ دومِ قرن بیستم و چهبسا تأثیرگذارترینِ آنهاست. آراء و آثارِ او سهمی عمده و گاه انقلابی در مباحثِ حوزههای متنوعی همچون معناشناسی منطق وجهی، فلسفۀ منطق، فلسفۀ زبان، متافیزیک، فلسفۀ ذهن، و معرفتشناسی داشتهاند. سه سخنرانیای که او در سالِ ۱۹۷۰ در دانشگاه پرینستون با عنوانِ «نامیدن و ضرورت» ارائه کرد نقطهٔ عطفی مهم در تاریخِ فلسفۀ تحلیلیاند.
کریپکی، که تنها مدرکِ دانشگاهیاش لیسانسِ ریاضی از دانشگاه هاروارد بود، درابتدا به تدریس فلسفه در همین دانشگاه پرداخت. بعدازآن، بهترتیب استادِ فلسفه در دانشگاههای راکفلر (۱۹۷۶-۱۹۶۸) و پرینستون (۱۹۹۸-۱۹۷۶) بود. او پس از بازنشستگی در دانشگاه پرینستون، از سال ۲۰۰۲ تا زمان مرگ، استادِ فلسفه در دانشگاه شهر نیویورک (CUNY) بود.
در ادامۀ این یادداشت شرحی اجمالی از برخی از مهمترین آرای او در حوزههای مختلفِ فلسفی و فهرستی از برخی آثارِ او در آن حوزه خواهیم پرداخت.
۱. معناشناسی منطقِ وجهی
مساهمتِ کریپکی در توسعۀ منطقهای وجهی (منطقهای ضرورت و امکان) و معناشناسیهای آنها از زمان تحصیلِ او در دبیرستان شروع شد. او براساسِ مفهومِ جهانهای ممکن (که سابقهاش به لایبنیتس بازمیگردد) معناشناسیای صوری برای منطقهای وجهی ارائه کرد. او بر این اساس تمامیت تعدادی از دستگاههای منطقِ وجهی را اثبات کرد. از زمان ارائۀ آنها از سوی کریپکی تا کنون معناشناسی جهانهای ممکن برای مفاهیم وجهی یکی از مهمترین ابزارها در منطق، فلسفۀ زبان، زبانشناسی، و متافیزیک بودهاند.
دو مقالۀ مهم او دربارۀ منطقهای وجهی از این قرارند:
A Completeness Theorem in Modal Logic (1959)
Semantical Considerations on Modal Logic (1963)
۲. فلسفۀ زبان: نظریۀ ارجاع
کریپکی در سخنرانیهای «نامیدن و ضرورت» ردیّهای همهجانبه علیه نظریههای توصیفی نامهای خاص و اسامی انواع طبیعی، که ریشه در آثار گوتلوب فرگه و برتراند راسل دارد، اقامه میکند. مطابقِ نظریههای توصیفی، معنای یک نامِ خاص، مثلِ «دماوند»، یا اسم یک نوعِ طبیعی، مانند «طلا»، با وصفی معین، مثلِ «بلندترین قلۀ ایران»، داده میشود و مرجع آن هم بهواسطۀ همان وصف تعیین میشود؛ اما کریپکی با طرح مجموعهای از استدلالهای مختلف علیه روایتهای مختلف این دیدگاه بسیاری را متقاعد به نادرستی نظریههای توصیفی میکند. مفهومِ «نشانگری صلب» قلبِ مهمترین استدلال او علیه نظریۀ توصیفی است. از نظرِ کریپکی، نامهای خاص و اسمهای انواع طبیعی نشانگر صلباند، به این معنا که در همۀ جهانهای ممکن به یک شیء اشاره میکنند، حال آنکه وصفهای معینی که مدافع دیدگاه توصیفی معادل نام میداند نشانگرهایی غیرصلباند.
کریپکی، درمقابل، تصویری از ارجاع ارائه میدهد که مطابقِ آن مرجعِ نامی خاص یا یک اسم نوع طبیعی بهواسطۀ زنجیرهای علّی تعیین میشود که در هر حلقۀ آن یک کاربر آن نام را از کاربری دیگر یاد گرفته است و این زنجیره به رویداد نامگذاری اولیهای بازمیگردد که در آن مرجع بدان نام خوانده شده است. نقدِ کریپکی بر نظریههای توصیفی و دفاع او از تصویرِ علّی عاملِ اصلی احیای نظریۀ ارجاع مستقیم دربارۀ نامهای خاص بوده است که ریشه در کارهای جان استوارت میل دارد.
کریپکی بهدنبالِ نامیدن و ضرورت در دو اثر، یکی سخنرانیهای جان لاک در دانشگاه آکسفورد با عنوانِ «ارجاع و وجود»، و دیگری مقالۀ «معمایی دربارۀ باور»، به بعضی انتقادها علیه نظریههای میلی (یا ارجاع مستقیم) دربارۀ نامهای خاص پاسخ میدهد.
همچنین، کریپکی با طرحِ تمایزِ میانِ «مرجع متکلم» و «مرجع معناشناختی» از نظریۀ وصفهای معین راسل دربرابرِ انتقادهای کیث دانلان دفاع میکند. از نظر کریپکی، برخلاف تصورِ دانلان، کاربردهای ارجاعی از وصفهای معین که در آنها از یک وصفِ معین (مثلِ «قاتلِ اسمیت») برای ارجاع به کسی استفاده میشود که درواقع اسمیت را نکشته، مثالِ نقضی برای نظریۀ وصفهای معین راسل نیست.
مهمترین آثارِ کریپکی در زمینۀ نظریۀ ارجاع عبارتاند از:
Naming and Necessity (1972/1980)
Reference and Existence (1973/2011)
Speaker’s Reference and Semantic Reference (1977)
A Puzzle about Belief (1979)
۳. فلسفۀ زبان: نظریۀ معنا
کریپکی تفسیری از بحثهای ویتگنشتاین در پژوهشهای فلسفی(۱۹۵۳) دربارۀ زبانِ خصوصی ارائه میدهد. از نظر او، استدلالهای ویتگنشتاین مستلزمِ رویکردی شکگرایانه به معناست. مطابقِ این دیدگاه، دانستنِ معنای یک لفظ را نمیتوان براساسِ پیروی از یک قاعده، یا هیچ واقعیتِ عینی دیگر راجع به متکلم، توضیح داد. البته کریپکی به ارائۀ این تفسیر از ویتگنشتاین اکتفا میکند و موضعِ ایجابی یا سلبی راجع به موضوع نمیگیرد. بااینحال، چالشهایی که او مطرح میکند انگیزۀ مهمی بودهاند علیه دیدگاههای طبیعتگرایانه دربابِ معنا که میخواهند معنا را برحسبِ امور طبیعی توضیح دهد.
تفسیرِ کریپکی از ویتگنشتاین در اثر زیر ارائه شده است:
Wittgenstein: On Rules and Private Language (1982)
۴. متافیزیک
در حوزۀ متافیزیک، کریپکی بیش از هرچیز به دفاعِ جانانهاش از ذاتگرایی ارسطویی دربارۀ افراد و انواعِ طبیعی شناخته میشود. از نظرِ او، برخی ویژگیهای افراد و اشیاء ذاتی آنهاست، به این معنا که امکان ندارد آنها بدون داشتنِ آن ویژگیها وجود داشته باشند. بهعبارتِدیگر، آن افراد یا اشیاء در هر جهانِ ممکنی که وجود داشته باشند آن ویژگیها را دارند. برای مثال، برای موجودات زنده منشأ آنها (چیزی مثلِ سلولهای تشکیلدهندۀ نطفۀ آنها) ذاتی است؛ و لذا، ارسطو نمیتواند از پدر و مادری غیر از پدر و مادرِ واقعیاش بهوجود آمده باشد. همچنین، مادۀ اولیهای که یک میز از آن ساخته شده برای آن ذاتی است. میزی که از مادۀ اولیۀ دیگری ساخته شده آن میز نیست، هرچقدر هم که از نظر ویژگیهای ظاهری شبیه به آن باشد.
کریپکی همچنین از وجودشناسیای واقعگرایانه و خلقتگرایانه برای هویاتِ داستانی دفاع میکند. مطابق نظر او، شرلوک هولمز یا هملت هویتهای انتزاعیای واقعاً موجودند که بهواسطۀ آثار داستانیای که در آن معرفی شدهاند بهوجود آمده یا خلق شدهاند.
این آرای متافیزیکی او عمدتاً در آثارِ زیر مطرح شدهاند:
Naming and Necessity (1972/1980)
Identity and Necessity (1971)
Reference and Existence (1973/2011)
۵. فلسفۀ ذهن
در فلسفۀ ذهن، کریپکی از مهمترین مدافعانِ دوگانهانگاری دکارتی دربابِ مسئلۀ ذهن ـ بدن است که براساسِ آن ذهن و بدن دو جوهر متمایز شناخته میشوند و حالاتِ ذهنی را نمیتوان به هیچ شکلی به حالاتِ فیزیکی یا مادی فروکاست. کریپکی برای دفاع از این دیدگاهِ کموبیش مهجور در فلسفۀ ذهنِ معاصر، در اواخرِ سخنرانیِ سومِ نامیدن و ضرورت، به اقامۀ استدلالی وجهی علیه نظریۀ اینهمانی ذهن و بدن میپردازد. از نظرِ کریپکی، اگر اینهمانی میانِ حالاتِ ذهنی و حالاتِ فیزیکی (مثلِ اینهمانی میانِ درد و تحریک نورنهای C در مغز) صادق باشد، باید ضرورتاً صادق باشد، اما او استدلال میکند که چنین اینهمانیهایی ضروری نیستند، و لذا صادق نیستند.
Naming and Necessity (1972/1980)
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که کریپکی از جمله مشهور بود به وسواسِ بسیار در انتشارِ آثارش. ازهمینرو، سیاهۀ آثارِ منتشرنشدۀ او بسیار طویلتر از آثارِ منتشرشدهاش است. در سالِ ۲۰۰۷ مرکزی در دانشگاهِ شهرِ نیویورک با عنوانِ «مرکز سول کریپکی» برای نگهداری، دیجیتالسازی، و انتشارِ تدریجی این آثار تأسیس شد. برخی از این آثار در جلدِ اولِ مجموعهمقالاتِ او منتشر شده است. این مرکز همچنین رویدادهایی دربارۀ آرا و آثارِ کریپکی برگزار میکند.
اشتراکگذاری